دانلود موزیک آکورد ریمیکس آموزش انیمیشن رایگان آهنگ نود 32 آپدیت خرید اینترنتی آموزش گیتار مدیا عکس مقاله برنامه موبایل اندروید بازی کتاب موبایل مستند داستان تالش متن

امتیاز شما به وبلاگ؟

آمار مطالب

کل مطالب : 748
کل نظرات : 548

آمار کاربران

افراد آنلاین : 6
تعداد اعضا : 29

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 1173
باردید دیروز : 100
بازدید هفته : 5266
بازدید ماه : 59700
بازدید سال : 2211265
بازدید کلی : 3267913

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ♥♥♥دوست من سلام♥♥♥ و آدرس sasjon.LoxBlog.ir لینک کنید و بعد مشخصات لینک خود را در زیر بنویسید . اگه لینک ما در سایت شما وجود داشت لینکتون به طور خودکار توی سایت ما قرار میگیره.با تشکر.ساسان






تبلیغات
. . .
<-با کلیک روی تبلیغ بالا مارا حمایت کنید->
نویسنده : ساسان فرهمند
تاریخ : دو شنبه 15 دی 1389
نظرات

شعری از : زهرا حیدر پور (از کرمانشاه)

«  جاده سرنوشت  »

درجاده بلند سرنوشت به دنبال هدف دلخواهم میرفتم چه باسرعت،چه بالذت. میرفتم و میرفتم، گذر زمان را نفهمیدم فقط

***

به انتهای بی انتهایش فکر میکردم و دلخوش بودم، نمیدانستم چه مدت است که در راهم. اما امروز یکباره صدایی آمد که دگر نرو، این

***

جاده بدون رسیدن به مقصد تمام شد، دگر راه به جایی ندارد، سرگردان وحیران ماندم، اصلا باورم نمیشد، آهی که از درون سردم

***

برخاست داغتر از آتش بود و وجودم را سوزاند، به عقب نگاه کردم، چه راه بلندی آمده بودم چه پرپیچ وخم و چه پر از

***

تیغهای تیز زخم زبان  ، اما چه پوچ و بی حاصل. یاد خودم افتادم، جوانی ام چه شد؟ وای که آنرا عمری بود در گوشه ای ازین راه

***

جاگذاشته بودم، دگر تمام شده بود و هیچ از آن نفهمیدم افسوس که هرگز تکرار نخواهد شد از بس راه رفته بودم نشستن را فراموش

***

کرده بودم ولی دگر بی اختیار همان جا نشستم، کاری نتوانستم بکنم، نه راه پیش بود و نه راه پس. حال بی وزن وتنها همچون

***
قاصدک خودم را بدست طوفان سرنوشت میسپارم که مرابی اختیار تا کجا تاب خواهد داد و او چه خیالی برایم دارد. وای که چه

***

عذاب آور است که هر چه فکر میکنم نمیدانم تاوان چه گناهی راپس دادم، نمیدانم... نمیدانم...

... زهرا حیدر پور ...

از خانم زهرا حیدر پور و سارینا فرخی کمال تشکر را دارم که کمک کردن تا این شعر در وبلاگ قرار بگیره

مخصوصاً از سراینده این شعر "خانم حیدر پور"

امیدوارم شما هم از این شعر خوشتون اومده باشه و برای حمایت و تشکر از سراینده شعر نظراتتون رو در مورد شعر در همینجا قرار بدید

*** با نظراتتون سازنده وبلاگ خواهید بود ***

با تشکر زیاااااااااااااااااااد

 


********
تعداد بازدید از این مطلب: 5339
|
امتیاز مطلب : 83
|
تعداد امتیازدهندگان : 29
|
مجموع امتیاز : 29


مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








دوست من سلام
ساسان فرهمند متولد: 28 اردیبهشت 1371 از شهرستان زیبای رضوانشهر در استان سرسبز گیلان 2 سال سابقه به عنوان مدیریت کافی نت گاما و مهارت در زمینه طراحی تیزرهای تبلیغاتی و بنر، استند یا لوگو و... طراحی تیزر برای تلویزیون های شهری شماره تماس: 09333433384 تلگرام: Sasjon@ اینستاگرام: Sasan.Farahmand71 کانال تلگرام: BESTo20@ هر درخواستی یا کمکی خواستید مثل تحقیق یا مطلب خاصی با من درمیون بگذارید تا بهتون کمک کنیم.


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود